وقت ظهور آن حضرت معلوم نيست و مطابق روايات، كسانى كه وقت ظهور را تعيين كنند، دروغگو شمرده شدهاند. «1»
		و در روايات نشانههاى بسيارى به عنوان علائم ظهور آمده كه مربوط به مدّت اندكى قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است، اين نشانهها بسيار زيادند «2» كه معروفترين و جامعترين آنها اين است كه هرجومرج در همهچيز دنيا مشهود مىگردد. «3»
		
	سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد «4» چنانكه در هرانقلابى معمولا، ظلم و فساد قبل از آن، باعث انقلاب مىگردد، اين موضوع در ضمن يك روايت جامع بهطور مشروح بيان شده و امام صادق عليه السّلام آن را در 119 مادّه بيان كرده است و اينك ترجمه روايت:
	حضرت امام صادق عليه السّلام به يكى از يارانش فرمود:
	1- هرگاه ديدى: حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند.
	2- و ديدى كه: ظلم همهجا را گرفته.
	3- و ديدى: قرآن فرسوده شده و درست معنى نمىشود.
	4- و ديدى: دين همچون ظرف توخالى، و بىمحتوا شده است.
	5- و ديدى: طرفداران حق بر طرفداران باطل فائق شدهاند.
	6- و ديدى: كارهاى بد آشكار شده و از آن نهى نمىشود و بدكاران بازخواست نمىشوند.
	7- و ديدى: چنان فسق و فجور آشكار شده كه مردان به مردان و زنان به زنان اكتفاء مىكنند.
	8- و ديدى: افراد باايمان سكوت كرده و سخنشان را نمىپذيرند.
	9- و ديدى: شخص بدكار، دروغ گويد، و كسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمىكند.
	10- و ديدى بچّهها، بزرگان را تحقير كنند.
	11- و ديدى: قطع پيوند خويشاوندى شود.
	12- و ديدى: بدكار را ستايش كنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.
	13- و ديدى نوجوانان پسر، همان كنند كه زنان مىكنند.
	14- و ديدى: زنان با زنان ازدواج نمايند.
	15- و ديدى: ستايش دروغين از اشخاص، زياد شود.
	16- و ديدى: انسانها اموال خود را در غير اطاعت خدا مصرف مىكنند و كسى مانع نمىشود.
	17- و ديدى: افراد با ديدن كار و تلاش نامناسب مؤمنين، به خدا پناه مىبرند.
	18- و ديدى: همسايه به همسايه خود آزار و اذيت مىرساند و از آن جلوگيرى نمىشود.
	19- و ديدى: كافر به خاطر سختى مؤمن، شاد است.
	20- و ديدى: شراب را آشكارا مىآشامند و براى نوشيدن آن كنار هم مىنشينند و از خداوند متعال نمىترسند.
	21- و ديدى: كسى كه امر به معروف مىكند خوار و ذليل است.
	22- و ديدى آدم بدكار در آنچه آن را خدا دوست ندارد، نيرومند و مورد ستايش است.
	24- و ديدى راه نيك بسته و راه بد باز است.
	25- و ديدى خانه كعبه تعطيل شده، و تعطيلى آن ادامه پيدا مىكند.
	26- و ديدى: انسان به زبان مىگويد ولى عمل نمىكند.
	27- و ديدى: مردان از مردان و زنان از زنان لذّت مىبرند، (يا مردان خود را براى مردان، و زنان خود را براى زنان فربه مىكنند).
	28- و ديدى: زندگى مرد از راه لواط و زندگى زن از راه زنا تأمين مىشود.
	29- و ديدى: زنان همچون مردان براى خود مجالس (نامشروع) تشكيل مىدهند.
	30- و ديدى: در ميان فرزندان عباس «عباسيان» كارهاى زنانگى به وجود آيد.
	31- و ديدى: زن براى زنا با مردان، با شوهر خود همكارى و كمك مىكنند.
	32- و ديدى: بيشترين مردم و بهترين خانههايى را كه زنان را بر بدكارى كمك مىكنند.
	33- و ديدى: مؤمن، خوار و ذليل شمرده شود.
	34- و ديدى: بدعت و زنا آشكار شود.
	35- و ديدى: مردم به شهادت ناحق اعتماد كنند.
	36- و ديدى: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد.
	37- و ديدى: دين براساس ميل اشخاص معنى شود و كتاب خدا و احكامش تعطيل گردد.
	38- و ديدى: جرئت بر گناه آشكار شود، و ديگر كسى براى انجام آن منتظر تاريكى شب نگردد.
	39- و ديدى مؤمن نتواند نهى از منكر كند مگر در قلبش.
	40- و ديدى: ثروت بسيار زياد در راه خشم خدا خرج گردد.
	41- و ديدى: سردمداران به كافران نزديك شوند و از نيكوكاران دور شوند.
	42- و ديدى: واليان در قضاوت رشوه بگيرند.
	43- و ديدى: پستهاى مهم واليان براساس مزايده است نه براساس شايستگى.
	44- و ديدى: مردم را از روى تهمت و يا سوء ظن بكشند.
	45- و ديدى: مرد به خاطر همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گيرد.
	46- و ديدى: مرد از بدكارگى همسرش نان مىخورد.
	47- و ديدى: زن به شوهرش خرجى مىدهد.
	48- و ديدى: مرد همسر و كنيزش را كرايه مىدهد و به غذاى پست (كه از اين راه بدست مىآورد) خشنود است.
	49- و ديدى: سوگندهاى دروغ به خدا بسيار گردد.
	50- و ديدى: آشكارا قماربازى مىشود.
	51- و ديدى: مشروبات الكلى بطور آشكار بدون مانع خريد و فروش مىشود.
	52- و ديدى: زنان مسلمان خود را به كافر مىبخشند.
	53- و ديدى: كارهاى زشت آشكار شده و هركس از كنار آن مىگذرد مانع آن نمىشود.
	54- و ديدى: مردم محترم، توسّط كسى كه مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.
	55- و ديدى: نزديكترين مردم به فرمانداران آنانى هستند كه به ناسزاگويى به ما خانواده عصمت عليهم السّلام ستايش شوند.
	56- و ديدى: هركس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و شهادتش را قبول نمىكنند.
	57- و ديدى: در گفتن سخن باطل و دروغ، با همديگر رقابت كنند.
	58- و ديدى: شنيدن سخن حق بر مردم سنگين است ولى شنيدن باطل برايشان آسان است.
	59- و ديدى: همسايه از ترس زبان بد همسايه، او را احترام مىكند.
	60- و ديدى: حدود الهى تعطيل شود و طبق هوى و هوس عمل شود.
	61- و ديدى: مسجدها طلاكارى (زينت داده) شود.
	62- و ديدى: راستگوترين مردم نزد آنها مفتريان دروغگو است.
	63- و ديدى: بدكارى آشكار شده و براى سخنچينى كوشش مىشود.
	64- و ديدى: ستم و تجاوز شايع شده است.
	65- و ديدى: غيبت، سخن خوش آنها گردد، و بعضى بعض ديگر را به آن بشارت دهند.
	66- و ديدى: حج و جهاد براى خدا نيست.
	67- و ديدى: سلطان به خاطر كافر، شخص مؤمن را خوار كند.
	68- و ديدى: خرابى بيشتر از آبادى است.
	69- و ديدى: معاش انسان از كمفروشى بدست مىآيد.
	70- و ديدى: خونريزى آسان گردد.
	71- و ديدى: مرد به خاطر دنيايش رياست مىكند.
	72- و ديدى: نماز را سبك شمارند.
	73- و ديدى: انسان ثروت زيادى جمع كرده ولى از آغاز آن تا آخر زكاتش را نداده است.
	74- و ديدى: قبر مرده ها را بشكافند و آنها را اذيّت كنند.
	75- و ديدى: هرجومرج بسيار گردد.
	76- و ديدى: مرد روز خود را با مستى به شب مىرساند و شب خود را نيز به همين منوال به صبح برساند و هيچ اهميّتى به مردم ندهد.
	77- و ديدى: با حيوانات آميزش مىشود.
	78- و ديدى: مرد به مسجد (محل نماز) مىرود وقتى برمىگردد لباس در بدن ندارد (لباسش را دزديدهاند.)
	79- و ديدى: حيوانات همديگر را بدرند.
	80- و ديدى: دلهاى مردم، سخت و ديدگانشان خشك و ياد خدا برايشان گران است.
	81- و ديدى: بر سر كسبهاى حرام آشكارا، رقابت كنند.
	82- و ديدى: نمازخوان براى خودنمايى نماز مىخواند.
	83- و ديدى: فقيه براى دين، فقه نمىآموزد و طالب حرام، ستايش و احترام مىگردد.
	84- و ديدى: مردم در اطراف قدرتمندانند.
	85- و ديدى: طالب حلال، مذمّت و سرزنش مىشود و طالب حرام ستايش و احترام مىگردد.
	86- و ديدى: در مكّه و مدينه كارهايى مىكنند كه خدا دوست ندارد و كسى از آن جلوگيرى نمىكند، و هيچكس بين آنها و كارهاى بدشان مانع نمىشود.
	87- و ديدى: آلات موسيقى و لهو در مدينه و مكّه آشكار گردد.
	88- و ديدى: مرد سخن حق گويد و امر به معروف و نهى از منكر كند ولى ديگران او را از اين كار برحذر مىدارند.
	89- و ديدى: مردم به همديگر نگاه مىكنند، (به اصطلاح چشم و هم چشمى مىكنند) و از مردم بدكار پيروى نمايند.
	90- و ديدى: راه نيك خالى و پيرو ندارد.
	91- و ديدى: مرده را مسخره كنند و كسى براى او اندوهگين نشود.
	92- و ديدى: سال بهسال بدعت و بدىها بيشتر شود.
	93- و ديدى: مردم و جمعيّتها جز از سرمايهداران پيروى نكنند.
	94- و ديدى: به فقير چيزى دهند كه برايش بخندند ولى در راه غير خدا ترحّم كنند.
	95- و ديدى: علائم آسمانى آشكار شود و كسى از آن نگران نشود.
	96- و ديدى: مردم مانند حيوانات در انظار يكديگر عمل جنسى بجا مىآورند و كسى از ترس مردم از آن جلوگيرى نمىكند.
	97- و ديدى: انسان در راه غير خدا بسيار خرج كند ولى در راه خدا از اندك هم مضايقه دارد.
	98- و ديدى: عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هيچ احترامى براى آنها قائل نيستند، بلكه نزد فرزند از همه بدترند.
	99- و ديدى: زنها بر مسند حكومت بنشينند، و هيچ كارى جز خواسته آنها پيش نرود.
	100- و ديدى: پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرين كند و از مرگشان شاد گردد.
	101- و ديدى: اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آنروز گناه بزرگى مانند بدكارى، كمفروشى، و زشتى انجام نداده، ناراحت است.
	102- و ديدى: قدرتمندان، غذاى عمومى مردم را احتكار كنند.
	103- و ديدى: اموال حق خويشان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله (خمس) در راه باطل تقسيم گردد، و با آن قماربازى و شرابخوارى شود.
	104- و ديدى: به وسيله شراب، بيمار را مداوا كنند، و براى بهبودى بيمار آن را تجويز نمايند
	105- و ديدى: مردم در مورد امر به معروف و نهى از منكر و ترك دين بىتفاوت و يكسانند.
	106- و ديدى: سر و صداى منافقان برپا است ولى سر و صداى حقطلبان خاموش است.
	107- و ديدى: براى نماز مزد مىگيرند.
	108- و ديدى: مسجدها پر است از كسانى كه از خدا نترسند و غيبت هم نمايند.
	109- و ديدى: شرابخوار مست، پيشنماز مردم شود.
	110- و ديدى: خورندگان اموال يتيمان ستوده شوند.
	111- و ديدى: قاضيان برخلاف دستور خداوند قضاوت كنند.
	112- و ديدى: استانداران از روى طمع، خائنان را امين خود قرار دهند.
	113- و ديدى: فرمانروايان، ميراث (مستضعفان) را در اختيار بدكاران از خدا بىخبر قرار دهند.
	114- و ديدى: بر روى منبرها از پرهيزكارى سخن مىگويند ولى گويندگان آن پرهيزكار نيستند.
	115- و ديدى: صدقه را با وساطت ديگران بدون رضاى خدا و بخاطر درخواست مردم بدهند.
	116- و ديدى: به نماز اوّل وقت اهميّت ندهند.
	117- و ديدى: همّ و هدف مردم، شكم و شهوتشان است.
	118- و ديدى: دنيا به آنها روى كرده است.
	119- و ديدى: نشانههاى برجسته حق، ويران شده است، در اين وقت خود را حفظ كن و از خدا بخواه كه از خطرات گناه نجاتت بدهد .... «1»
	البتّه بايد توجّه داشت، كه اين نشانه٫ها هم اكنون در دنياى غرب، در اروپا و آمريكا و حتى بعضى از كشورهاى آفريقايى و آسيايى وجود دارد.
پی نوشت :
(1). بحار الانوار 52: 256 به بعد.


